قالب های بلاگ اسکای

زیر نظر تیم سایبری تومور

قالب های بلاگ اسکای

زیر نظر تیم سایبری تومور

عقربی که جان زائران کربلا را نجات داد !!!!!

به گزارش خبرداغ ، یک عقرب جان زایران حسینی(ع) در مسیر کربلا را نجات داد.


زایران ایرانی که امسال در مسیر عشق حسینی حرکت می کردند، گزارش دادند: یک زن که به نظر می رسید خسته است، برای استراحت وارد یکی از خیمه های کنار جاده شده و به خواب عمیق و طولانی فرو رفت.

طولانی شدن خواب این زن باعث شد تا دیگران به سمت این زن آمده و او را صدا زدند اما او هیچ جوابی نداد و اینگونه بود که زائران متوجه شدند وی مرده است. اما دقایقی بعد در کنار جنازه این زن عقربی را پیدا کردند که آن نیز مرده است و متوجه شدند که این زن توسط نیش عقرب گزیده شده و مرده است.

پس از این اتفاق زنان زائر که سعی داشتند جسد وی را از خیمه بیرون ببرند، احساس کردند که جسم عجیبی بر روی شکم زن قرار دارد و هنگامیکه لباس وی را کنار زدند متوجه وجود کمربندی انفجاری شدند که به دور کمرش بسته شده بود. و بدین وسیله در معجزه ای عجیب جان ده ها زائری که در آن زمان به سمت حرم سیدالشهداء در حرکت بودند نجات پیدا کرد.

پس از کشف کمربند انفجاری، نیروهای امنیتی خود را به محل رساندند و به راحتی و بدون هیچ تلفاتی آن را خنثی کردند.

غیرت امام حسینی

فکرشو بکن یکی توهین به امام حسین کنه !!!!! یا یه حرف هایی به عشق تو بزنه  که نتونی تحمل کنی اون وقت چیکار میکنی

دفاع مقدس یه نمونش بود که دیدیم که چقد جووون برای حفاظت از ناموسشون و کشورشون و اسلام رفتند و تا پای خون جنگیدند حالا من میخوام یه عکس و یه نوشته از یه آدم بی دین ایمان و خیلی نامرد نشونتون بدم که درمورد اما م ما زدن تا ای

رانیا دیگه طرف امام حسین نرن


برای دیدن کامل تصویر وی آن ضربه بزنید

توهین شماره 2 

در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

مواظب اینترنت باش

امام علی (ع)

راس و سرآمد تمام زیان ، شیفته شدن به لذت ها و فرورفتن در آن هاست





به نظر من اینترنت بدترین چیز دنیاست و راحت ترین راهی برای گناه کردن و خیلی کسافت کاری ها میشه انجام داد اونم خیلی راحت حتی کسی هم نمیفهمه هرکسی نمیتونه تو اینترنت بگرده باید برای همه چیز جنبه شو داشته باشی که متاسفانه بعضی ها جنبشو ندارتن مواظب باش شیطان بهت تجاوز نکنه و  کاری کنه که گناه کنی و دیگه امام حسین و خدا رو فراموش کنی از من به تو نصیحت زیاد دور وبر اینترنت نپلک حتی بعضی وقت ها چیز های خوب که تو گوگل سرچ میکنی چیز هایی رو میاره و نشون میده که ...

واقعا دیگه چی بگم خودم یه موقع میخواستم در مورد چشم برزخی سرچ کنم و توی وبم بزارم برای انتخاب عکس که زدم یه چیزهایی آورد که خیلی ناراحت شدم.


همه چیز در مورد امام حسن عسکری

امام حسن عسکرى، فرزند امام هادى(علیه السلام)، در روز هشتم ربیع الثّانى یا 24 ربیع الاوّل سال 232 هجرى قمرى در مدینه به دنیا آمد.
نام مادر گرامى آن حضرت را، سوسن و بعضى «سلیل» و «حُدَیْث» نیز گفته اند.
او در هشتم ربیع الاوّل سال 260 هجرى قمرى با توطئه معتمد خلیفه عبّاسى در شهر سامرّا، در 28 سالگى به شهادت رسید.
آن حضرت بعد از شهادت پدر بزرگوارش در 22 سالگى به مقام امامت رسید.
برنامه و مواضع او به عنوان مرجع فکرى شیعیان قلمداد گردید و مصالح عقیدتى و اجتماعى آنان را کاملاً مراعات مىکرد.
در عصر آن حضرت، دشوارى ها و گرفتارى هایى پیش آمد که از قدرت عبّاسیان کاست، تا جایى که موالى و ترکان بر حکومت دست یافتند، ولى فشار و شکنجه و آزار نسبت به امام و یارانش تخفیف پیدا نکرد.
متوکّل او را به زندان انداخت، بىآن که سبب آن کار را بگوید! عبّاسیان تلاش مىکردند که امام عسکرى(علیه السلام) را در دستگاه حکومت وارد کنند تا پیوسته مراقب او باشند و او را از پایگاه هاى خویش و از یاران و پیروانش دور سازند.
آن حضرت نیز مانند پدر بزرگوارش ناچار شد در سامرّا اقامت کند و زیر نظر باشد.
مواضع علمى امام عسکرى(علیه السلام) در پاسخ هاى قاطع و استوار در مورد شبهه ها و افکار کفرآمیز و بیان کردن حقّ، با روش مناظره و گفتگوهاى موضوعى و مناقشه ها و بحثهاى علمى، روز به روز شخصیّت آن حضرت را بارزتر نشان مىداد و مؤمنین را به شخصیّت مکتبى و فکرى خود مجهّز مىنمود و از طرفى پایدارى و ایستادگى آنان را در برابر جریانهاى فکرى خطرناک تضمین مىنمود.
کِنْدى (ابویوسف یعقوب بن اسحاق) فیلسوف عراقى در زمان امام(علیه السلام)، به زعم خود، پیرامون متناقضات قرآنى به خیال خود، کتابى تدوین کرد، امام عسکرى(علیه السلام)به وسیله بعضى از منسوبانِ به حوزه علمى او، با او تماس گرفت و کوشش او را با شکست رو به رو کرد و کِنْدى را قانع نمود که در اشتباه بوده است، کِنْدى توبه کرد و اوراق خود را سوزانید.
امام(علیه السلام) بیانات علمى قابل توجّهى در باب خلق قرآن براى ابوهاشم جعفرى ایراد فرمود و نیز مطالبى ارزشمند درباب تفسیر قرآن از او نقل شده است.
براى امام عسکرى(علیه السلام) از مناطق گوناگون اسلامى که پایگاه هاى مردمى او آنجا بود، به وسیله نمایندگانش که در آن مناطق پراکنده بودند، اموالى فراهم مىآمد، و امام با دقّت بسیار و با روش هاى گوناگون مىکوشید تا آن اموال را کاملاً از چشم دولتیان بپوشاند و پنهانى به مصرف رساند.
دولت عبّاسى در برابر یاران امام(علیه السلام) و در پاگاه هایى که پشتیبان او بودند، قاطعانه و بىرحمانه ایستادگى مىکرد و براى از میان برداشتن خطّمشى و برنامه امام و پراکنده کردن و وادار کردن یاران او کوشش هاى فراوان به عمل آورد.

مسأله مهدى و غیبت آن حضرت

امام عسکرى به وضوح مىدید که اراده خداوند براى ایجاد دولت الهى بر روى زمین، بر این تعلّق گرفته است که فرزندش مهدى(علیه السلام)غیبت کند.
سخنان ائمّه پیشین و نصوص فراوان و پیاپى، به آمدن مهدى(علیه السلام) بشارت مىداد و در این موارد، روایات متواتر و صحیح از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) در دست است، و مؤلّفان صحاح از اهل سنّت که معاصران آن حضرت یا پیش از آن بوده اند ، روایات مربوط به مهدى موعود(علیه السلام) را نقل کرده اند که بخارى و مسلم و احمد بن حنبل از آن جمله اند.
امام عسکرى تلاش مىکرد تا مردم را قانع سازد که زمان غیبت فرا رسیده است و تنفیذ آن در شخص فرزندش امام مهدى(علیه السلام)صورت گرفته است.
این امر درباره افکار افراد عادى دشوار مىنمود و امام(علیه السلام) به هر ترتیب، فکر غیبت را در اذهان و افکار، رسوخ مىداد و به مردم مىفهماند که این حقیقت را باید بپذیرند و دیگران را به این اندیشه و اعتقاد و متفرّعات آن آگاه سازند.
دوستان و طرفداران امام(علیه السلام) به وسیله مکاتبه و مراسله با او تماس مىگرفتند و درباره مهدى موعود از حضرتش پرسش مىنمودند و جواب لازم و کافى را دریافت مىکردند.
شیعیان وقتى اموالى را از حقوق شرعىاى که بر آنان واجب بود، براى امام عسکرى(علیه السلام)مىبردند ابتدا حضور به «عثمان بن سعید عمرى» وارد مىشدند و او که براى سرپوش گذاشتن بر فعّالیّتهاى امام(علیه السلام) و براى مصلحت او، تجارت روغن مىکرد، پول هایى را که تحویل مىگرفت در خیکهاى روغن مىگذاشت و دور از چشم حاکمان، براى امام مىفرستاد، زیرا اگر بر قضیّه واقف مىشدند همه آن را مصادره مىکردند.

قیام صاحب زنج و برخورد امام عسکرى(علیه السلام)

در زمان خلافت مهتدى عبّاسى، صاحب الزّنج، به اتّفاق بردگان و فقرا و مستضعفین سر به قیام برداشت و توانست بر بصره و اطراف آن چیره گردد و ادّعا داشت که او از سلاله پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) است و نسبش به امام على بن ابیطالب(علیه السلام)مىرسد. 

ادامه مطلب ...

قرآن مال دو سه هزار سال پیش

اومد برای دفتر من وقت گرفت بعد موقش که شد اومد و گفت: سلام حاج آقا من نمیدونم  چه چیزیم شده خیلی سوال برام پیش میاد جواب هیچ کدومشون رو هم نمیدونم خیلی گیج شدم همه جا رفتم حتی به روانشناس هم مراجعه کردم دارم دیوونه میشم!!!

بهش نگاه کردم وضع حجابش زیاد خوب نبود معلوم بود دین و اعتقاد خوبی نداره

.اومدم قرآن رو بردارم گفت حاج آقا لطفا اون کتاب قدیمی رو بذارین این کتاب های جدید هم نتونستن به من بگن که چم شده دیگه این کتاب مال دو هزار سال پیش میخواد جوابم رو بده.

خیلی بهم بر خورد بهش گفتم: من به یه شرط جواب تو رو میدم شرطش هم اینه که من کاری ندارم دین و مذهب تو چیه ولی هرچی باشه به مذهبت توهین نمیکنم شما هم به اعتقادات من توهین نکنید لطفا.

بعد قبول کرد و بهش گفتام که در مورد قرآن چه میدونی گفت:فقط میدونم که دو سه هزار سال پیش بر پیغمبر نازل شده و پیامبر هم اونو نوشته بعضی ها هم خیلی بهش اعتقاد دارن.

من بهش گفتم کشورت ایران رو هم دوست داری؟؟؟ گفت: آره من به وطنم عشق میورزم خیلی هم کشورم رو دوست دارم

بعد بهش گفتم میدونستی که داخل قرآن سه تا از مهم ترین آیه های قرآن در مورد ایرانی ها است!!؟؟

بعد گفت: جدی، راست میگین؟؟

من آیه هارو بهش نشون دادم خیلی تعجب کرد گفتم حالا میتونم از قرآن یه آیه بهتون نشون بدم؟؟

گفت:بله نشون بدین ببینم. قرآن رو باز کردم یه آیه ای براش آوردم خیلی تحت تاثیر قرار گرفت ازم تشکر کرد و رف.

یه ماه بعد اومد وضع حجابش خیلی خوب شده بود دیدم یه قرآن زیر بغلشه آوردو بهم سلام کرد گفت حاج آقا من چطور از شما تشکر کنم خیلی از شما ممنونم این هم هدیه من به شما.

قرآن رو به من داد،خیلی خوشحال شدم

این داستان واقعی بود