قالب های بلاگ اسکای

زیر نظر تیم سایبری تومور

قالب های بلاگ اسکای

زیر نظر تیم سایبری تومور

داستانهای از زبان شیطان

وحشت "شیطان"از نزول آیه توبه
امام صادق (ع) فرمودند:وقتی این آیه نازل شد.

"والذین اذا فعلوا فاحشه او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا

 الذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله"

نیکوکاران کسانی هستند که هر گاه کار ناشایسته ای انجام

دهند یا ظلمی به نفس خویش کنند خدا  را به یاد اورند و از گناهان

خود به درگاه خداوند توبه می کنند و می دانند جز خدا هیچ کس

نمی گویند گناهان خلق را بیامرزد.

"شیطان"بالای کوهی در مکه رفت که ان کوه "ثور" می نامند.

(همان کوهی که پیامبر اسلام هنگام هجرت سه شبانه روز در ان مخفی بود)

و با صدای بلند فرزندان خود را صدا کرد.وقتی فریاد او بلند شد همه ان ها 

دورش جمع شدند و گفتند:ای بزرگ ما برای چه ناراحتی و به چه جهت ما را

صدا زدی؟

جواب داد:این ایه توبه برای بخشش گناهان مردم مجرم بر پیامبر اسلام نازل

شده است حال چه باید کردکه مردم را روانه جهنم کنیم؟

یکی از انها گفت:من به واسطه شراب و قمار انان را روانه جهنم می کنم.

گفت:خیر تو اهل ان نیستی و مردم بعد از خوردن شراب و قمار باز توبه می کنند.

دیگری بلند شدو گفت:مردم را تشویق به زنا می کنم و به این سبب انان را جهنمی

می نمایم."شیطان"گفت: تو هم اهلش نیستی زیرا مردم بعد از مرتکب شدن به زنا باز

توبه می کنند و بهشتی می شوند.

بعد از ان"وسواس الخناس"بلند شد و گفت:من اهل ان هستم.گفت :با چه وسیله؟

جواب داد: به وسیله وعده من فرزندان ادم را وعده می دهم تا ان ها را به خطا و گناه

وادار کنم.

وقتی انها به گناه افتادند تو به کردن را از یاد ان ها می برم و نمی گذارم"شیطان"

او را بغل کرد پیشانی او را بوسید و گفت: توسزاوار چنین کاری هستی و او را موکول

بر اولاد نمود تا روز قیامت.

 

ادامه مطلب ...