ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نزول امام حسین علیهالسلام به زمین کربلاروز پنجشنبه دوم محرم سال شصت و یک بوده است.
در مقتل ابى اسحاق اسفراینى آمده است که: امام علیهالسلام با یارانش سیر مىکردند تا به بلدهاى رسیدند که در آنجا جماعتى زندگى مىکردند، امام از نام آن بلده سؤال نمود..
آن حضرت فرمود: آیا اسم دیگرى غیر از این اسم دارد؟
جواب دادند: «کربلا».
پس
گریست و فرمود: این زمین، به خدا سوگند زمین کرب و بلا است! سپس فرمود:
مشتى از خاک این زمین را به من دهید، پس آن را گرفته بو کرد و از گریبانش
مقدارى خاک بیرون آورد و فرمود: این خاکى است که جبرئیل از جانب پرودگار
براى جدم رسول خدا آورده و گفته که این خاک از موضع تربت حسین است، پس آن
خاک را نهاد و فرمود: هر دو خاک داراى یک عطر هستند!
در تذکره سبط آمده است که امام حسین پرسید: نام این زمین چیست؟
گفتند:
«کربلا». پس گریست و فرمود: کرب و بلأ. سپس فرمود: ام سلمه مرا خبر داد که
جبرئیل نزد رسول خدا بود و شما هم نزد ما بودى، پس شما گریستى، پیامبر
فرمود: فرزندم را رها کن! من شما را رها کردم، پیامبر شما را در امان خودش
نشاند، جبرئیل گفت: آیا او را دوست دارى؟ فرمود: آرى! گفت: امت تو او را
خواهند کشت، و اگر مىخواهى تربت آن زمین که او در آن کشته خواهد شد به تو
نشان دهم! پیامبر فرمود: آرى! پس جبرئیل زمین کربلا را به پیامبر نشان داد.
در
روایتى آمده است که آن حضرت فرمود: ارض کرب و بلأ، سپس فرمود: توقف کنید و
کوچ مکنید! اینجا محل خوابیدن شتران ما، و جاى ریختن خون ماست، سوگند به
خدا در این جا حریم حرمت ما را مىشکنند و کودکان ما را مىکشند و در همین
جا قبور ما زیارت خواهد شد، و جدم رسول خدا به همین تربت وعده داده و در آن
تخلف نخواهد شد.و چون به امام حسین علیهالسلام گفته شد که این زمین
کربلاست، خاک آن زمین را بوئید و فرمود: این همان زمین است که جبرئیل به
جدم رسول خدا خبر داد که من در آن کشته خواهم شد.
ادامه مطلب ...