قال الرضا:
«کلنا سفینة النجاة، و لکن سفینة الحسین اوسع، و فی لج البحر اسرع»
امام رضا علیه السلام فرمود:«همه ما (اهلبیت) کشتی نجات هستیم: ولی کشتی نجات حسین وسیعتر و در تلاطم امواج سریعتر است.»
در شب معراج ، مردمى را دیدم که چهرههاى خود را با ناخنهایشان مىخراشند . پرسیدم : اى جبرئیل ، اینها کیستند ؟ گفت : اینها کسانى هستند که از مردم غیبت مىکنند و آبرویشان را مىبرند .
مستثنیات غیبت:مرحوم شیخ انصارى در اوائل کتاب مکاسب محرمه چند مورد را جزء حرمت غیبت ندانسته و استثناء نموده و فرموده است در این موارد غیبت جایز است :
1 - کسى که در مورد شخصى با انسان مشورت مى کند و از او مى خواهد که خوبى و بدى آن شخص را براى او بازگو کند، انسان باید براى او خیرخواهى کند و واقعیت را براى او بیان کند، مخصوصا در کارهاى خیر مانند ازدواج ، که بخواهد دختر به او بدهد یا دختر از او بگیرد، و غیبت در این موارد اشکال ندارد، زیرا که خیرخواهى براى مشورت کننده واجب ، و خیانت به او حرام است ، زیرا خیانت به او چه بسا مفسده اش از واقع شدن در غیبت بیشتر باشد.
2 - در مورد ظالم و ستمگر غیبت کردن و شنیدن غیبت اشکالى ندارد زیرا خداى متعال مى فرماید: (( ((لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم )) ))
((خداوند دوست ندارد که آشکارا بدى کسى گفته شود مگر در مورد مظلوم و ستمدیده ))
پس مظلوم و کسى که مورد ستم واقع شده مى تواند ظلم ظالم را در نزد کسى که از ظلم او خبر ندارد بر ملا کند و از دست او شکایت کند و بدى او در این مورد اشکالى ندارد.
3 - اگر آدم فاسقى شهادت داد یا خبرى آورد که فلانى چنین و چنان است باید به شهادت او ترتیب اثر داده نشود، و به محض شنیدن خبر نادرست او حکم نکنیم ، بلکه غیبت و بدگوئى او نیز در این مورد جایز است ، چون حکم نکردن به شهادت فاسق مصلحتش بیشتر از مفسده آن است ، و بدگوئى او در این مورد اشکالى ندارد، چون با شهادت به ناحق او یا به ترتیب اثر دادن به خبر دروغ او ممکن است بین چند طائفه بهم بخورد و بدینجهت مفسده عظیمى رخ دهد.
4 - اگر کسى به شخص عادلى تهمت زد باید کلام او را رد کرد و الا غیبت خود او که به مؤ من عادل تهمت مى زند در این مورد جایز است .
ادامه مطلب ...
دروغ از بدترین معایب، زشت ترین گناهان و منشأ بسیاری از مفاسد است و بالطبع از کارهای زشت و ناپسند و عادت به آن از رذایل اخلاقی و از گناهان کبیره است و تا ضرورت و مصلحت مهمی در میان نباشد ، دروغ گفتن جایز نمی باشد.
دروغ در دنیا و آخرت انسان را از رحمت الهی محروم می کند و در میان مردم بی اعتبار می نماید و اعتماد عمومی را سلب و جامعه را به بیماری نفاق دچار می سازد و از آفات زبان و خراب کننده ایمان است.
علت اصلی دروغ ، عقده حقارت و خود کم بینی انسان دروغگو است و این یکی از نکات روانی است که به عنوان روانشناسی اخلاقی در کلمات معصومین به آن اشاره شده است.
سرچشمه دروغ نیز گاهی به خاطر ترس از فقر، پراکنده شدن مردم از دور او ، از دست دادن موقعیت و مقام و زمانی نیز به خاطر علاقه شدید به مال و جاه و مقام و ...است که شخص از این وسیله نامشروع برای تامین مقصود خود کمک می گیرد.
ابزار بسیاری از گناهان دروغ است اینکه افراد دروغگو بدبینی و سوء ظن خاصی نسبت به همه کس و همه چیز دارند ، با دروغ خود را بزرگ جلوه می دهند، با دروغ هزار گونه تملق می گویند و یکی از راههای درمان دروغ این می باشد که قبل از هر چیز باید مبتلایان را به عواقب دردناک و آثار سوء معنوی و مادی آن متوجه ساخت و نیز باید باید متوجه ساخت که اگر چه دروغ در پاره ای از موارد نفع شخصی دارد ولی نفعش بسیار آنی و زودگذر است و یکی دیگر از موثرترین راههای درمان دروغ پرورش شخصیت در افراد و کوشش برای تقویت پایه های ایمان در دل آنان است و باید محیط های تربیتی و معاشرتی مبتلایان را از وجود افراد دروغگو پاک کرد تا تدریجا طبق اصل محاکات و تاثیرپذیری محیط وجود آنها از این رذیله پاک گردد. ادامه مطلب ...