اس ام اس اربعین حسینی••••••••••••••
سفر کردم به دنبال سر تو / سپر بودم برای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر / به جرم این که بودم خواهر تو . . .
•••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
اربعین آمد و اشگم ز بصر می آید / گوییا زینب محزون ز سفر می آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست / کز اسیران ره شام خبر می آید . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
چهل روزه که بوی گل نیومد / صدای چهچه بلبل نیومد
چهل روزه چهل منزل اسیرم / غم چل ساله گویی کرده پیرم . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
باز عاشوراییان پیدا شدند / باز هم سوداییان شیدا شدند
اربعین غصه های گل کجاست / اربعین ناله بلبل کجاست
اربعین عشق، عباست چه شد / اربعین، فریاد احساست چه شد . . .
•••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی••••••••••••••••
باز دلم خون شد و چشمم گریست / آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
باز دگر باره رسید اربعین / جوش زند خون حسین از زمین . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
بار بگشایید اینجا کربلاست / آب و خاکش با دل و جان آشناست
اربعین است اربعین کربلاست / هر طرف غوغایی از غم ها به پاست . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
بسوز ای دل که امروز اربعین است / عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت /سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعین حسینی تسلیت باد
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است . . .
••••••••••••••اس ام اس اربعین حسینی•••••••••••••••
بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن / جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن / جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین . . .
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت:(ببخشید آقا من میتوانم یکم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟)
مرد که اصلا توقع چنین حرفی نداشت و حسابی جا خورده بود مثل آشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت یقیه جوان را گرفت و عصبانی طوری که رگ گردنش بیرون زده بود او را به دیوار کوفت و فریاد زد مرتیکه مگر خودت ناموس نداری، خجالت نمیکشی جوان اما خیلی آرام بدون اینکه از رفتار و فحشهای مرد عصبانی بشود واکنشی نشان داد و همان طور مودبانه و متین ادمه داد:(خیلی عذر میخوام فکر نمیکردم اینقدر عصبانی شوید دیدم به خاطر وضع ظاهر خانومتون دارن بدون اجازه نگاه میکنند و لذت می برند من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم . حالا هم یقیه من رو ول کنین از خیرش گذشتم )
مرد خشکش زده بود و آب دهانش را غورط داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد
کپی برداری بدون ذکر منبع حرام میباشد