آزار و اذیّت به کجا رسیده؟ بى وفائى مردم نسبت به فاطمه علیهاالسلام به کجا کشیده؟ پس از فوت پیغمبر مگر غیر از فاطمه از آن حضرت کس دیگرى باقى مانده بود؟ آیا در این مدت کوتاه که پس از فوت پدر در قید حیات بود تا چه اندازه زجر و ناراحتى کشیده که حتى پس از مرگ هم نمى خواهد کسانى که نسبت به حضرتش اذیت نمودند، بر سر مزارش حاضر شوند؟
فاطمه علیهاالسلام ظاهراً مقارن ظهر یا نزدیک غروب دار فانى را وداع کرد ولى طبق وصیت نامه، غسل و دفن او تا شب به تأخیر افتاد. صداى گریه از خانه ى زهرا علیهاالسلام بلند شد اهل مدینه خبردار شدند، صداى ضجّه و شیون از شهر بلند شد و به سوى خانه على علیه السلام حرکت کردند.
مردم بیرون خانه اجتماع نموده در انتظار خروج جنازه بودند ناگاه ابوذر از خانه خارج شد و به مردم گفت: پراکنده شوید زیرا تشییع جنازه به تأخیر افتاد. عمر و ابوبکر به على علیه السلام تسلیت گفتند و عرض کردند یا اباالحسن مبادا قبل از ما بر جنازه ى فاطمه نماز بخوانى. در آن موقع عایشه خواست بر فاطمه علیهاالسلام وارد شود، لکن اسماء اجازه نداد. عایشه شکایت اسماء را نزد پدر خود ابوبکر برد و گفت: این زن بین او دختر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله حائل شد...
ابوبکر آمد در آستانه ى درب ایستاد و گفت: اى اسماء چرا نمى گذارى زنان پیامبر وارد بر دختر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله شوند؟ اسماء گفت: فاطمه علیهاالسلام خود به من چنین دستور داده که هیچ کس را بر وى وارد نکنم. پاسى از شب گذشت و چشم ها به خواب رفتند، على علیه السلام به اتفاق اسماء در همان شب فاطمه را غسل داد و کفن کرد. بلاذرى در کتاب «أنساب الأشراف» با ذکر سند مى گوید: «فاطمه در شب دفن شد».
مراسم دفن در کمال خفاء و پنهانى و با سرعت انجام یافت همین که على علیه السلام از دفن فارغ شد، غم و اندوه فراوان بر او هجوم آورد و احساس کرد که سخت تنها شد. هم بى پیغمبر و هم بى فاطمه، همچون کوهى از درد، بر سر خاک فاطمه نشست
سپس مى گوید:
«على علیه السلام فاطمه را در شب دفن نمود چرا که اسماء بنت عُمیس قبل از آن که از دنیا برود براى او تابوتى درست کرده بود. فاطمه علیهاالسلام با دیدن آن تبسّمى نمود که در زمان حیاتش بعد از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله هرگز متبسّم دیده نشده بود، فاطمه علیهاالسلام را على علیه السلام و اسماء غسل دادند چرا که خود چنین وصیت نموده بود و ابوبکر و عمر از فوتش خبر نداشتند.
على علیه السلام جنازه را برداشت به طرف قبر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله حرکت کرد و به روضه ى مبارک رفت و آنجا نماز خواند و تنى چند از نزدیکان و اصحاب بر او نماز خواندند و عباس و فضل و مقداد و سلمان و ابوذر و عمّار و امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و عقیل و بریده و حُذیفه و ابن مسعود در تشییع جنازه شرکت نمودند. جنازه را در تاریکى شب، آهسته آهسته و در سکوت مطلق به جانب قبر حرکت داد تا مبادا منافقین بفهمند و از دفن مانع شوند و جنازه را کنار قبر بر زمین نهادند، على علیه السلام خودش بدن نازنین همسرش را داخل قبر گذاشت با عجله ى تمام، خاک بر قبر ریختند و على علیه السلام از ترس دشمن قبر فاطمه را با خاک یکسان نمود صورت هفت یا چهل قبر تازه در نقاط مختلف بقیع درست کرد تا جاى حقیقى آن شناخته نشود. مراسم دفن در کمال خفاء و پنهانى و با سرعت انجام یافت همین که على علیه السلام از دفن فارغ شد، غم و اندوه فراوان بر او هجوم آورد و احساس کرد که سخت تنها شد. هم بى پیغمبر و هم بى فاطمه، همچون کوهى از درد، بر سر خاک فاطمه نشست.
قسمتى از این اقدامات ، براى آن بود که طبق وصیت زهرا(سلام الله علیها) مخالفان در مراسم تشییع ، نماز و خـاک سـپـارى او حـاضـر نشوند. اما آثار ظاهرى قبر را چرا از میان برده اند؟ چرا پس از خاک سـپـارى ، صـورت هـفت یا چهل قبر در گورستان بقیع ساخته اند؟ چرا این همه تلاش در پنهان داشتن مزار او شده است؟ اگر در سال چهلم هجرى ، فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) قبر پدر خود امیرمؤمنان(علیه السلام) را از دیده مردم پنهان کردند، از بى حرمتى مخالفان مى ترسیدند. آیا وضع مدینه در سه ماه پس از رحلت پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) نیز چنین بود؟!
آیـا عـلّت هـمان نیست که آن حضرت در آخرین سخنانش به زنان مهاجر و انصار بیان کرد؟ او مى خـواسـت دور از چشم ناسپاسان و حق ناشناسان و غاصبان به خاک سپرده شود و حتى نشان او هم از آنـان پـنـهان باشد تا با این اقدام ، براى همیشه نارضایتى خود را از مخالفان ولایت اعلام کند.
حـاکـمیت نیز به اهمیت این اقدام واقف بود و سعى کرد آثار آن را خنثى کند. ولى با مقاومت امیرمؤمـنـان (علیه السلام) روبـه رو شـدنـد. امـام صادق (علیه السلام) فرمود: وقتى فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به شهادت رسید، عـلى (علیه السلام) او را غـسـل داد و کـسـى جـز فـرزندان فاطمه ، فضّه و اسماء حضور نداشت . آنان بر فاطمه (سلام الله علیها) نماز گزاردند و او را به خاک سپردند. روز بعد، مردم مدینه در بقیع جمع شدند و صـورت چـهل قبر را دیدند. نتوانستند قبر دخت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را تشخیص دهند. از این رو، یکدیگر را مـلامـت کـردنـد کـه : پـیامبرتان تنها یک یادگار داشت . او از دنیا رفت و به خاک سپرده شد. بـدون آنـکـه شـمـا حـضـور پـیـدا کـنـیـد و بـر او نـمـاز بـخـوانـیـد و حـتـى محل قبر او را نیز نمى شناسید.
بنابر بعضی روایتها خلیفه اول و دوم از جمله کسانی بودند که چون صبح شد به درب خانه علی ـ علیه السّلام ـ آمدند برای تشییع جنازه، که مقداد ندا داد که دیشب حضرت زهرا- سلام الله علیها- به خاک سپرده شدهاست، این دو تن به شدّت خشمگین شدند و بر علی ـ علیه السّلام ـ اعتراض کردند.
برخى از سران حکومت غاصب گفتند: زنان بیایند و قبر را نبش کنند تا بر او نماز بگزاریم و او را دوبـاره بـه خـاک بـسـپـاریـم . وقـتـى خـبـر بـه امام على (علیه السلام) رسید، لباس رزم پوشید و درحـالى کـه از خـشـم چـشـمـانـش سـرخ شـده بـود، ذوالفـقـار را حمایل کرد و به بقیع آمد و مانع آنان شد.
امـامـان مـعـصـوم (علیهم السلام) نـیـز بـه رغـم آگـاهـى از مـحـل قـبـر، آن را آشـکـار نـسـاخـتـنـد و ایـن راز تـا ظهور منتقم و منجى بشریت حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) همچنان مخفى خواهد ماند
عمر، پیش آمد و گفت : ما قبر را نبش مى کنیم .
امـیـر مـؤمـنـان (علیه السلام) پیراهن او را گرفت و او را بر زمین کوبید و فرمود: اگر حق مرا گرفتید و چـیـزى نگفتم ، براى آن بود که ترسیدم مردم مرتد شوند و از دین برگردند. اما در مورد قبر فـاطـمـه ! سوگند به خدایى که جان على در دست اوست ، اگر به خاک فاطمه دست دراز کنید، زمـیـن را از خونتان سیراب مى کنم ! آنان با مشاهده مخالفت و تهدید امیرمؤمنان (علیه السلام)، از این کار چشم پوشیدند.
پـنـهـان داشـتـن قـبـر دخـت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، با هدف اعلام نارضایتى و اعتراض آن حضرت نسبت به متجاوزان بود.
بـنـابـرایـن از ابـتـکـارات حضرت زهرا(سلام الله علیها) در راه دفاع از ولایت و اعلام نارضایتى از مخالفان، وصـیـت بـه مـخـفـى مـانـدن قـبـرشان بود. ایشان با وصیت خود خواست اعتراض همیشگى اش را نسبت به غاصبان خـلافـت اعـلام کـنـد و بوسیله ى طرح این نقشه آخرین ضربه را بر حریف وارد ساخت و یک سند زنده و محکمى براى مظلومیت خودش و جبارى دستگاه خلافت براى همیشه باقى نهاد. همچنین هر مسلمانى در صدد برمى آید بداند قبر دختر عزیز پیغمبر اسلام در کجاست. وقتى شنید که جاى قبر معلوم نیست. خواهد پرسید: چرا؟ در جواب مى شنود که خود زهرا (علیهاالسلام) وصیت نموده که قبرش مخفى بماند. آنگاه خود آن شخص علت قضیه را درک مى کند و مى فهمد که از دستگاه خلافت وقت، ناراضى بوده و جنازه ى او در محیط خفقان آورى دفن شده است. آنگاه فکر مى کند که مگر ممکن است دختر محبوب پیغمبر اسلام با آن همه فضائل و کمالات، از خلیفه ى پدرش ناراضى باشد و خلافت او صحیح باشد؟! چنین امرى امکان ندارد. پس معلوم مى شود که خلافت او غاصبانه و بر خلاف نظریه ى پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) و خانواده اش بوده است.
امـامـان مـعـصـوم (علیهم السلام) نـیـز بـه رغـم آگـاهـى از مـحـل قـبـر، آن را آشـکـار نـسـاخـتـنـد و ایـن راز تـا ظهور منتقم و منجى بشریت حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) همچنان مخفى خواهد ماند.
احتمالات
به گزارش مشرق به نقل از فارس، آیتالله محمدصادق نجمی در سال 1315 در روستای هریس از توابع شبستر متولد و در سال 1332 وارد حوزه علمیه قم شد. وی مدت 28 سال علوم متداول در حوزه علمیه را نزد اساتید و مراجع بزرگی مانند آیات عظام محقق داماد، حاج شیخ مرتضی حائری و گلپایگانی فرا گرفت.
یکی از مسائل مسلم و قطعی در مورد حضرت فاطمه زهرا (س) این است که قبر شریف آن حضرت، مخفی مانده و تا به حال، به طور مشخص و دقیق، قبری به آن حضرت نسبت داده نشده است.
از طرفی، مدفن و محلی که ممکن است پیکر پاک ایشان در آن جایگاه دفن شده باشد، و نیز علت مخفی بودن قبر شریف، و علت تلاش وهابیت برای قطعی نشان دادن قبر آن حضرت، محل گفتوگو و نظر بوده و نیازمند بحث و دقت فراوان است.
از همین رو، گفتوگویی با آیتالله محمد صادق نجمی انجام دادهایم که مشروح آن در پی میآید.
* علت مخفی بودن قبر حضرت فاطمه زهرا (س) چیست؟
ـ
حداقل دو علت برای آن میتوان بیان کرد: یکی از علل مخفی بودن قبر بانوی
دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، عداوت و دشمنی حکام با اهل بیت
(ع) بوده است. شما ببینید در سال 236 هجری متوکل دستور داد قبر امام حسین
(ع) محو و با خاک یکسان شود. قبل از آن هم در قرن اول هجری به دستور
بنیامیه، خانه حضرت فاطمه زهرا (س) تخریب شد.
علت دیگر مخفی بودن قبر
ایشان، وصیت و تاکید حضرت فاطمه زهرا (س) بر آن، بوده است مبنی بر اینکه
پیکر پاکش شبانه دفن و قبر مطهرش پنهان و مخفی شود.
به هر حال این وصیت و
این نوع تدفین موجب شده که قبر آن حضرت مخفی و اقوال و آرای مختلف در میان
محدثان و مورخان در مورد محل دفن وی پدید آید.
* چند احتمال درباره محل دفن ایشان وجود دارد؟
ـ عدهای می گویند قبر حضرت فاطمه (س) در بقیع واقع شده، عدهای دیگر بر این عقیدهاند که در داخل خانهاش قرار گرفته و بعضی دیگر احتمال میدهند در مسجد رسول خدا (ص) و در میان بیت و منبر آن حضرت باشد.
* آیا روایتی داریم که محل دفن حضرت فاطمه زهرا (س) را مشخص کرده باشد؟
ـ بله، روایات مسند و مورد اعتمادی از شش امام معصوم درباره محل دفن حضرت زهرا (س) در منابع شیعه نقل شده است. این روایات نشانگر آن است که حضرت، داخل خانه خود که در کنار مسجد و در جوار خانه رسول خدا (ص) قرار داشت دفن شده است.
* جالب است که از شش امام در این مورد روایت داریم!
ـ بله، در این روایات دو نکته قابل توجه است: یکی اینکه شاید کمتر حادثهای وجود داشته باشد که درباره آن از شش امام معصوم بالاتفاق روایت نقل شده باشد. نکته دوم این است که متن این روایات، دفن شدن آن حضرت در بقیع را با صراحت نفی میکند.
* ممکن است نمونهای از این روایات را نقل بفرمایید؟
ـ
در یکی از آن روایات، مرحوم شیخ صدوق از ابینصر بزنطی نقل میکند که از
امام علیبن موسی الرضا (ع) از محل قبر حضرت فاطمه (ع)سوال نمودم، حضرت
فرمود: «دفنت فی بیتها فلما زادت بنو امیه فی مسجد صارت فی مسجد فاطمه زهرا
(س)» یعنی امام رضا جواب داد: حضرت در داخل خانهاش دفن شده و بعد که
بنیامیه خواستند مسجد را توسعه دهند خانه را تخریب کردند و قبر حضرت در
مسجد، قرار گرفت.
این روایت را مرحوم کلینی، ابن شهرآشوب و علامه مجلسی نیز نقل کردهاند.
روایت
دیگری را هم عرض کنم؛ سیدبن طاووس در کتاب «المسائل واجوبتها من الائمه»
نقل میکند: محمد همدانی میگوید: به آن حضرت نوشتم: اگر صلاح میدانید مرا
از محل دفن مادرتان فاطمه زهرا (س) آگاه سازید که آیا در مدینه است یا
همانگونه که مردم میگویند در بقیع قرار دارد؟ آن حضرت در جواب نوشت: «هی
مع جدی صلوات الله علیه» یعنی حضرت زهرا (س) در جوار جدم رسول الله (ص) دفن
شده است.
* نظر علمای معروف شیعه در این باره چیست؟
ـ مرحوم
شیخ صدوق پس از نقل اختلاف در محل دفن آن حضرت میگوید عدهای از محدثین
روایاتی را نقل کردهاند که دلالت دارد بر اینکه آن حضرت داخل خانهاش به
خاک سپرده شده است، سپس می گوید: «و هذا هو الصحیح عندی» یعنی به نظر من هم
این قول صحیح است.
شیخ طوسی هم این نظر را دارد. وی میگوید بهترین قولها این است که حضرت زهرا (س) داخل خانهاش یا در روضه دفن شده است.
مرحوم
طبرسی نیز معتقد است که قول کسانی که میگویند مدفن حضرت، در بقیع است،
قول بعیدی است و دو قول دیگر که داخل خانهاش و یا در روضه دفن شده است
صحیح به نظر میرسد.
علامه مجلسی هم میفرماید: همانگونه که در کتاب مزار بیان کردهایم، اصح اقوال این است که آن حضرت داخل خانهاش دفن شده است.
همچنین
علامه حسن زاده آملی، که خود از صاحبدلان است، می نویسد: بعضی از صاحبدلان
به طریق خاصی از علم جفر، سؤال طرح کردهاند که «یا علیم، قبر فاطمه زهرا
(س) در کجای مدینه است؟» جواب گرفتهاند که: «جای قبر، خانه شفیع جمیع امت
است.»
* آیا حضرتعالی، همین نظر را دارید؟
بله، یک خاطرهای از شیخ محمد علی عمری (ره) رهبر شیعیان حجاز که اخیراً از دنیا رفت برایتان بگویم. در ماه رمضان سال 1326 قمری در مدینه منوره با ایشان ملاقات داشتم، ضمن مطالب سودمند درباره قبر شریف حضرت زهرا فرمودند: قبر آن حضرت مسلماً داخل بیت خودش است و زمانی که ما کودک بودیم، قبر آن حضرت مشخص بود و ارتفاع آن به یک متر میرسید، ایشان اشاره کرد به عصایی که در دست من بود و گفت: تقریبا به ارتفاع عصای شما بود.
* آیا شواهد و قرائن دیگری مبنی بر دفن شدن حضرت فاطمه زهرا (س) در خانه خود وجود دارد؟
ـ
تردیدی نیست که دفن شدن در کنار قبر پیامبر اکرم (ص) برای هر مسلمانی
بزرگترین افتخار دنیوی و عالی ترین مقام معنوی است. شما ببینید طبق همین
اصل، سران سقیفه با بهرهگیری از شرایط موجود و بدون اذن، توانستند کنار
حضرت رسول (ص) دفن شوند.
باز بر همین اصل بود که امام مجتبی (ع) وصیت
کرد که در صورت امکان در کنار تربت جد بزرگوارش رسول اکرم (ص) دفن شود ولی
با اجبار و اکراه مانع شدند.
در مورد حضرت زهرا (س) افزون بر آنچه گفته
شد، وجود ارتباط خاص معنوی و روحانی متقابل و عاطفه و محبت غیر قابل وصف
بین رسول خدا (ص) و ایشان، و با توجه به اینکه هیچ مانعی از دفن شدن آن
حضرت در داخل خانهاش متصور نیست، چگونه میتوان قبول کرد که حضرت فاطمه
(س) راضی شود در جایی غیر از خانه خودش و غیر از جوار پدر بزرگوارش دفن
شود؟!
* نظر علمای اهل تسنن در باره مدفن حضرت زهرا (س)چیست؟
علمای
اهل سنت در باره مدفن حضرت زهرا (س) سه قول آوردهاند: یکی داخل بیت خود
ایشان. این قول را ابنشیبه از قدیمیترین مورخان آورده است و مدینهشناس
مشهور یعنی عبدالعزیز نقل میکند که وی میگفت: حضرت فاطمه (س) داخل
خانهاش دفن شده است.
قول دیگر آنها این است که حضرت، در بقیع دفن شده است البته در تعیین محل دقیق آن اختلاف نظر دارند.
قول
سوم آنها این است که داخل حرم ائمه بقیع دفن شده است. این قول را میتوان
قول مشهور میان علمای اهل سنت دانست. دلیل طرفداران این قول وصیت امام حسن
مجتبی (ع) است که فرمود: «ادفنونی عند قبر امی فاطمه» مرا کنار قبر مادرم
فاطمه (س) به خاک بسپارید.
* مراد این روایت چیست؟
در عین
اینکه اصل وصیت امام مجتبی (ع) از نظر تاریخی مورد تایید است اما منظور
امام حسن مجتبی (ع) از جمله «امی فاطمه» مادر بزرگوارش «فاطمه بنت اسد» است
نه مادرش حضرت زهرا (س) چون اطلاق کلمه «ام» به مادر بزرگ، یک اطلاق شایع و
گسترده است.
شاهدش اینکه ابنحبان از بزرگترین محدثان و علمای اهل سنت
در قرن چهارم در مورد قبر امام مجتبی (ع) مینویسد: حسن بن علی (ع) در کنار
قبر مادر بزرگش فاطمه بنت اسد، دفن شده است.
* عدهای معتقدند حضرت فاطمه زهرا (س) در محل «روضه» دفن شده است، نظرتان چیست؟
ـ میگویند روضه آن بخش از مسجد النبی است که میان منبر و خانه پیامبر قرار گرفته است.
اصطلاح
روضه و نامگذاری آن مکان مقدس به این اسم، برگرفته از گفتار رسول خداست که
فرمود: «ما بین بیتی و منبری روضة من ریاض الجنة» یعنی بین خانه و منبرم،
باغی از باغهای بهشت است.
محدوده روضه نزد شیعه با محدوده روضه در نظر اهل سنت متفاوت است.
به نظر ما، روضه از دیوار محراب مسجد النبی (ص) در جنوب ـ که امروزه با نردههای فلزی مشخص است ـ آغاز و در شمال به چهارمین ستون منتهی میشود. یعنی یک ستون بیشتر از آنچه اهل سنت میگویند و حد دوم آن در شرق داخل بیت پیامبر (ص) و بیت فاطمه زهرا (س) است و در سمت غرب محاذی منبر شریف است.
اما پاسخ شما در مورد احتمال دفن ایشان در روضه، این است که ما باید ببینیم منظور از روضه چیست؟ اگر مرادتان محدودهای است که شیعه معتقد است و بیت حضرت زهرا را نیز شامل میشود؟ باید عرض کنم مساله دفن شدن آن بزرگوار در روضه (به این معنا) در واقع مکمل روایاتی خواهد بود که با صراحت دلالت دارند بر اینکه پیکر آن بانو در داخل بیت خویش به خاک سپرده شده است. زیرا از نظر شیعه، روضه دارای مفهوم وسیعتر بوده و شامل بیت پیامبر و حضرت فاطمه (س) نیز میشود.
اما اگر مراد از روضه تنها فاصله بیت و منبر باشد علاوه بر اینکه دلیلی بر مدفون بودن حضرت زهرا سلام الله علیها در آنجا وجود ندارد، اگر پیکر حضرت زهرا (س) در روضه (به این معنا) دفن شده باشد، اشکال فقهی نیز بر آن متوجه آن خواهد شد چرا که از نظر شرع، دفن شدن جنازه ـ متعلق به هر کسی که باشد ـ در مسجد و محلی که برای عبادت مسلمانان وقف شده است مجوز شرعی ندارد و لااقل مکروه است، و ائمه هدی (ع) بیشتر از هر کس، احکام الهی را مراعات میکردند. طبق این تحلیل، چگونه جسد مطهر حضرت زهرا (س) در روضه، که حساسترین جای مسجد پیامبر (ص) است، دفن شده است؟ و اگر چنین امری جایز بود، پیکر پاک رسول خدا (ص) بر این کار، اولی و سزاوارتر بود.
* پس جمعبندی بحث این شد که حضرت زهرا داخل خانه خود، مدفون است و احتمالات دیگر بسیار بسیار ضعیف است؟
ـ بله از مجموع ادله و شواهد به دست میآید که قبر مطهر حضرت زهرا (س) در بیت خود و در کنار مسجد رسول خدا (ص) است.
* اگر حضرت زهرا (س) در خانه خود مدفون است پس جریان تشییع جنازه، تابوت و .... چگونه توجیه میشود؟ چون به هر حال تابوتی برای حضرت ساختند و ایشان را مخفیانه تشییع کردند.
ـ حضرت، دو خانه داشتهاند. خانه اول کنار مسجد پیامبر بود و خانه دوم نزدیک بقیع بود. حوادث مهم تاریخی هم بیشتر در خانه دوم اتفاق افتاده است که از جمله یورش به خانه حضرت زهرا (س) و آتش زدن آن، دوران نقاهت ایشان، ملاقاتها و حوادثی که در ایام نقاهت حضرت زهرا (س) اتفاق افتاده در خانه دوم بوده است. لذا مراسم تجهیز و تشییع آن بانوی مکرمه، مربوط به منزل دوم بوده و از آنجا به سمت منزل اول تشییع شده و در منزل اول کنار مسجد دفن شده است.
* پس با این بیان، اشکالی که برخی وارد کردهاند (چگونه خانه حضرت زهرا (س) را سوزاندند در حالی که منزل ایشان، کنار مسجدالنبی بود و سقف مسجد و قبر رسول خدا (ص) از شاخه های قابل اشتعال بود، لذا اگر آن خانه را میسوزاندند همه مسجد آتش میگرفت) حل می شود؟
ـ بله، این حادثه در بیت دوم امیرالمؤمنین (ع) اتفاق افتاده نه بیت اول که کنار مسجد بود و اینطور اشکالها برای از بین بردن حوادث مهم آن زمان است.
* عدهای معتقدند که؛ وهابیها میخواهند قبر حضرت را مشخص جلوه دهند و اصرار دارند که حضرت زهرا (س) در بقیع، دفن شده و لذا قبر فاطمه بنت اسد را قبر حضرت زهرا معرفی میکنند. نظرتان چیست؟
ـ تحریف این واقعیت و اصرار و تلاش نویسندگان آنها، در طول تاریخ وجود داشته است. حکومتها در طول تاریخ با معرفی قبر حضرت زهرا (س) در داخل حرم ائمه بقیع، میخواستند فشار عقیدتی و سیاسی را از خود دور کنند. همه اینها در راستای سر پوش گذاشتن به ایراد و انتقادی است که در طول تاریخ از سوی پیروان مکتب اهل بیت (ع) به خط فکری مخالفان اهل بیت (ع) از لحاظ مخفی بودن قبر یگانه یادگار رسول خدا (ص) مطرح شده است.
به همین جهت، حکومتها مجبور بودند به هر عنوانی که شده قبری برای فاطمه دختر رسول خدا (ص) معرفی کنند، لذا در طول تاریخ و حتی در دوران حکومت سعودیها کتیبههایی در حرم ائمه بقیع، مبنی بر واقع شدن قبر فاطمه زهرا (س) در این محل، نصب شد و در این راستا برای فاطمه بنت اسد مدفنهایی غیر از این مدفن اصلی معرفی کردند.
همه این تلاشها به خاطر این است که سوال بزرگ تاریخ را از بین ببرند که چه شرایطی اتفاق افتاد که قبر فاطمه زهرا (س) دختر پیامبر اکرم (ص) مخفی ماند. و این هشداری جدی برای حقیقتطلبان است!
* علت اینکه امامان بعدها محل دفن را فرموده اند چه بوده است؟ آیا منافاتی با مخفی ماندن ندارد؟
ـ
خیر، اوایل باید مخفی میماند، چون اوضاع و شرایط بسیار بد بود اما بعدها
این شرایط حساس و سخت از بین رفت لذا اظهار کردند که در خانه خود مدفون شده
است. سؤال تاریخی همچنان نیز باقی است که چرا و به چه علت در آن زمان قبر
شریف ایشان مخفی ماند؟!
این مطلب درباره قبر شریف حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نیز هست، قبر ایشان نیز بعدها معلوم شد.