مفاسد خیانت و حقیقت امانت
رسول خدا(ص) در این روایت، پس از توصیه به ورع، دوری از خیانت را سفارش نمود. البته ورع دوری از کل مجرمات است و از جمله دوری از خیانت؛ لذا باید خیانت را که دوری از آن در این روایت سفارش شده است اعم از معنای عرفی آن دانست. توجه به روایات معصومین – علیهم السلام – درخصوص ضرورت رد امانت و پرهیز از خیانت، اهمیت موضوع را از دیدگاه شارع روشن می سازد. انسان موجودی است اجتماعی و زندگی انفرادی برای هیچ کس ممکن نیست. اگر بر اثر خیانت اعتماد متقابل از بین برود نمی توان به راحتی زندگی کرد. در این زمینه روایاتی عرضه می شود:امام صادق(ع) فرمود:
امام علی(ع) فرمود: "امانت را رد کنید؛ اگرچه به کشنده پسرهای پیغمبران باشد".
همچنین امام سجاد(ع) فرمود: "قسم به آن که محمد – صلی الله علیه وآله – را به راستی به پیامبری برگزید، اگر کشنده پدرم حسین بن علی مرا امین قرار دهد و شمشیری را که با آن پدرم را کشت به من امانت دهد، آن را به او بر می گردانم" این گونه روایات اهمیت ادای امانت را روشن می کند.
در روایات فراوانی امانت مصرح در آیه قرآن، به ولایت امیرالمؤمنین(ع) تفسیر شده است که طبعاً با پیروی از حضرت امیر و اولادش به دست می آید نه صرف دوستی؛ زیرا دوستی لوازمی دارد که باید به آنها مقید بود.
اسحاق بن عمار می گوید: "امام صادق (ع) فرمود: ای اسحاق! از خداوند بترس، مثل آن که او را می بینی، و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند، و اگر گمان کنی که تو را نمی بیند، کافر می شوی و اگر بدانی که تو را می بیند و در عین حال گناه کنی، او را پست ترین نظر کنندگان به خودت قرار داده ای".
هر گاه کسی چگونگی تجلیات پروردگار را در هستی بفهمد، خواهد دانست که خداوند در همه چیز حضور دارد و طبعاً از مخالفت با آن ذات مقدس پرهیز خواهد کرد.
البته هر کس بسته به میزان ایمانی که دارد، حضور پروردگار را قائل است. مثلاً مؤمنان با ترک گناه و انجام دادن واجبات حضور خداوند را پاس می دارند و مجذوبین به ترک توجه به غیر خدا این حضور را حرمت می نهند و دیگران به گونه ای دیگر؛ و این روایت که امام صادق(ع) فرمود: اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند؛ خود مرتبه ای از حفظ پروردگار می باشد.
همچنین امام باقر(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود:
"هیچ چیز نیست مگر این که برای آن معادلی است مگر خداوند که چیزی معادل وی نیست؛ و لا اله الا الله که چیزی با آن معادله نمی کند؛ و قطره اشک از ترس پروردگار که، هم میزان آن چیزی نمی باشد و هر گاه به روی [صاحبش] جاری شود، آن [روی] را هرگز غبار ذلت فرا نخواهد گرفت".
نیز امام صادق(ع) فرمود: "هر چیزی را کیل و وزنی است، مگر گریه که قطره ای از آن دریاهای آتش را خاموش می کند".
نیز از آن حضرت آمده است:"اگر یک نفر گریه کننده در یک امت باشد، همه امت مورد رحمت حق قرار می گیرند".
از سوی دیگر باید دانست که بنای عالم بر تفضل و گسترش رحمت الهی است و تفضلات پروردگار را حد و انتهایی نیست و خداوند نعمت هایی که به مخلوقات داده، بدون استحقاق بوده است؛ پس چه مانعی دارد که برای اعمال کوچک، ثواب و پاداش های عالی به بندگان عطا نماید؟ بنابراین نمی توان این گونه روایات را انکار کرد و یا تأویل نمود. انکار بی سبب این گونه اخبار از ضعف ایمان است و باید در برابر آنها تسلیم بود؛ زیرا هیچ چیز برای به کمال رسیدن شخص بهتر از تسلیم نزد اولیاء حق نیست؛ مثلاً در آیه قرآن آمده است که شب قدر از هزار ماه بهتر است. با توجه این که اینها در قرآن است، قابل خدشه نیست، یا مثلاً تمام عمر ما که پنجاه یا شصت سال است، اگر تمام آن را هم عبادت کنیم، باز هم در مقابل بهشتی که ذکر شده است، ناچیز است؛ پس پاداش ها و ثواب های اعمال را باید بر محور دیگری (غیر از مقایسه مقدار عمل با پاداش) ارزیابی کرد.
از برخی روایات استفاده می شود که سیره رسول خدا(ص) بر همین پنجاه رکعت جاری بوده است. برخی روایات نیز گویای آن است که برخی نمازها جایگزین هم دارند. البته این احادیث مختلف، اختلاف در دلالت ندارند. ممکن است سنت برتر، همان پنجاه رکعت باشد.
در هر حال نوافل، فضیلت بسیار دارند، و برخی روایات ترک آنها را معصیت شمرده و برخی روایات اینها را واجب شمرده و البته این نکته برای تأکید در به جا آوردن آنهاست و سزاوار این است که انسان حتی الامکان آن را ترک نکند، چنان که در روایتی آمده است: "شیعیان ما اهل پنجاه و یک رکعت نماز هستند." از برخی روایات عمل به آن استفاده می شود، نه صرف داشتن عقیده به این نکته. (در مقابل اهل سنت)
ابن سنان می گوید: "امام صادق(ع) فرمود: برای شیطان هیچ چیز از صدقه دادن مؤمن گران تر نیست. وصدقه قبل از آن که به دست بنده برسد، در دست پروردگار متعال قرار می گیرد."
همچنین آن حضرت فرمود:
"خدای متعال چیزی را خلق نکرد مگر آن که برای آن نگاهبانی است که آن را نگه می دارد، مگر صدقه که خدای متعال خودش آن را نگه می دارد و پدرم وقتی صدقه می داد، آن را در دست سائل قرار می داد، پس آن را از وی می گرفت و می بوسید و می بویید، سپس آن را به سائل بر می گرداند".
این مضمون در روایات دیگر هم وارد شده و شخص باید بداند که صدقه در دست چه کسی قرار می گیرد؛ لذا مبادا آزار و منتی بر آن واقع گردد و اگر خاضعانه آن را به سائل مؤمن برگرداند، نسبت به پروردگار خضوع کرده است؛ و خدا می داند این که امام باقر(ع) صدقه را از سائل بازپس می گرفت و می بوسید و می بویید، چه آرامش و سکونت خاطری پیدا می کرد. افسوس که این نویسنده غرق در هوای نفس از محبت اولیاء درکی نکرده و از جذبات چیزی نفهمیده است. خداوندا! تو خود ما را به نور هدایت دستگیری فرما و از این خواب سنگین بیدار کن!
همچنین امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: "زمین قیامت، آتش است مگر سایه مؤمن و جوار او که صدقه وی او را سایه انداخته و حفظ کرده است".
همچنین در روایت آمده است: "خدای متعال، صدقه را تربیت می کند، آن گونه که شما بچه شتر را تربیت می کنید و اگر شما نصف خرما صدقه دهید، خداوند آن را تربیت می کند و روز قیامت آن را به بنده می دهند، حتی اگر مثل کوه احد یا بزرگ تر از آن باشد".
هر کس صبح صدقه بدهد، از بلاهای آسمانی در آن روز مصون می ماند و اگر در اول شب صدقه دهد، از بلاهای آسمانی در آن شب در امان می ماند، و اگر کسی اهل بیت مسلمانی را کفایت نماید، گرسنگی شان را رفع نماید، بدن آنها را بپوشاند و آبروی آنها را حفظ کند از هفتاد حج برتر است.
منبع:www.tebyan.net