قالب های بلاگ اسکای

زیر نظر تیم سایبری تومور

قالب های بلاگ اسکای

زیر نظر تیم سایبری تومور

هیئت کبوتران حرم جهرم

سلام امروز میخوام یه هیئت خیلی خوب بهتون معرفی کنم که اسمش هست کبوتران حرم که در (امام زاده فضل بن موسی ) برگزار میشه خیلی هیئت خوبیه بچه های خوبی هم میان داخلش اصلا آخر هیئت ها است یه مداح خیلی خوب هم داره بنام سجاد بهروزی که سخنران هیئت هم خودشه چون روحانی هست این هیئت چند هفته ای هست که خیلی خرج کرده که یه خورده هیئت بهتر برگزار بشه برای مثال یه سیستم خریده  یه دوربین عکاسی خریده به هر نفر یه پیراهن مشکی داده تا تو هیئت ازش استفاده کنن و خیلی چیزای دیگه که هرکه هرچی از دستش بر میاد کمک میکنه یه وبلاگ خوب هم درس کردن به نام

bachehayeebehesht.blogfa.com

 

آدرس دقیق هیئت هم استان فارس،جهرم،فرهنگ شهر،امام زاده فضل بن موسی،داخل نمازخونه و ساعت هشت و نیم شب های جمعه

هرکه تونست بیاد تازه چن تا از اینا که وبلاگ های مشهور دارن تو همین هیئت هستن مثله

سرباز گمنام امام زمان، (چاووش ظهور) جوانان جهرم(عبد الله ابراهیمی)مادر سادات(عبد الرحمن)و خودم (زائر کربلا)

تاسوعا

روز تاسوعا

روز نهم ماه محرم که معروف به تاسوعا است، آخرین روزى بود که امام حسین علیه السلام و یارانش شبانگاه آن را درک کرده بودند و این روز به شب عاشورا پیوند خورد. بدین جهت در نزد مسلمانان و محبان اهل بیت علیهم السلام از اهمیت بالایى برخوردار است . مسلمانان تاریخ ساز ایران اسلامى همچون بسیاری از مسلمانان سراسر گیتی، این روز را منتسب به غیرت ا... و ساقی دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) میدانند،  بسان روز عاشورا گرامى داشته و به سوگوارى مى پردازند.

تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار و ادب و دلاوری و وفا و حقگزاری عباس بن علی(ع) است و با گذشت بیش از هزار و سیصد سال ، هنوز تاریخ، روشن از کرامتهای اوست و نام او با وفا و ادب و مردانگی همراه است.

آن سردار فداکار با لبی تشنه و جگری سوخته، پا به فرات گذاشت، امّا جوانمردی و وفایش نگذاشت که او آب بنوشد و امام و اهل ‏بیت و کودکان تشنه کام باشند. لب تشنه از فرات بیرون آمد تا آب را به کودکان برساند.

خود از آب ننوشید و فرات را تشنه لبهای خویش نهاد و برگشت و دستِ عطش فرات، دیگر هرگز به دامن وفای عباس نرسید. این ایثار را کجا می‏توان یافت و این همه فداکاری مگر در واژه میگنجد و با کلام قابل بیان است؟

دستان ابواالفضل(ع) قلم شد و این دستها برای آزادگان جهان علم گشت و عباس آموزگار بی بدیل فتوّت و مردانگی در تاریخ شد. و چه به حق او را غیرت ا... العظمیم نامیده اند.  ادامه مطلب ...

روایت های روز هشتم محرم


در بیان شهادت حضرت علی اکبر(ع)

شهادت جناب ابوالحسن علی بن الحسین الاکبر سلام الله علیه

مادر آنجناب لیلی بنت ابی مره بن عروه بن مسعود ثقفی است، و عروه بن مسعود یکی از سادات اربعه در اسلام و از عظمای معروفین است و او را مثل صاحب یس و شبیه‌ترین مردم به عیسی بن مریم گفته‌اند. و علی اکبر علیه السلام جوانی خوش صورت و زیبا در طلاقت لسان و صباحت رخسار و سیرت و خلقت اشبه مردم بود به حضرت رسالت صلی الله علیه و آله شجاعت از علی مرتضی علیه السلام داشت، و به جمیع محامد و محاسن معروف بود چنانکه ابوالفرج از مغیره روایت کرده که یک روز معاویه در ایام خلافت خویش گفت سزاوارتر مردم به امر خلافت کیست؟ گفتند جز تو کسی را سزاوارتر ندانیم، معاویه گفت نه چنین است بلکه سزاوارتر برای خلافت علی بن الحسین علیه السلام است و جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله است، و جامع است شجاعت بنی هاشم و سخاوت بنی امیه و حسن منظر و فخر و فخامت ثقیف را.


بالجمله آن نازنین جوان عازم میدان گردید، و از پدر بزرگوار خود رخصت جهاد طلبید، حضرت او را اذن کارزار داد. علی علیه السلام چون به جانب میدان روان گشت آن پدر مهربان نگاه مأیوسانه به آن جوان کرد و بگریست و محاسن شریفش را به جانب آسمان بلند کرد و گفت:

ای پروردگار من گواه باش بر این قوم هنگامی که به مبارزت ایشان می‌رود جوانی که شبیه‌ترین مردم است در خلقت و خلق و گفتار با پیغمبر تو، و ما هر وقت مشتاق می‌شدیم به دیدار پیغمبر تو نظر به صورت این جوان می‌کردیم، خداوندا بازدار از ایشان برکات زمین را و ایشان را متفرق و پراکنده ساز و در طرق متفرقه بیفکن ایشان را و والیان را از ایشان هرگز راضی مگردان چه این جماعت ما را خواندند که نصرت ما کنند چون اجابت کردیم آغاز عداوت نمودند و شمشیر مقاتلت بر روی ما کشیدند.

آنگاه بر ابن سعد (ملعون) صیحه زد که چه می‌خواهی از ما، خداوند قطع کند رحم ترا و مبارک نفرماید بر تو امر ترا و مسلط کند بر تو بعد از من کسی را که ترا در فراش بکشد برای آنکه قطع کردی رحم مرا و قرابت مرا با رسول خدا صلی الله علیه و آله مراعات نکردی، پس به صوت بلند این آیه مبارکه را تلاوت فرمود:

اِنَّ اللهَ اصْطفی آدمَ وَ نُوحاً وَ الَ اِبراهیمَ وَ الَ عِمرانَ عَلی العالمینَ ذُرِیّهً بَعضُها مِن بَعضٍ وَ اللهُ سَمیعٌ علَیمٌ.

و از آن سوی جناب علی اکبر علیه السلام چون خورشید تابان از افق میدان طالع گردید و عرصه نبرد را به شعشه طلعتش که از جمال پیغمبر (ص) خبر می‌داد منور کرد.  ادامه مطلب ...

داستانهای از زبان شیطان

وحشت "شیطان"از نزول آیه توبه
امام صادق (ع) فرمودند:وقتی این آیه نازل شد.

"والذین اذا فعلوا فاحشه او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا

 الذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله"

نیکوکاران کسانی هستند که هر گاه کار ناشایسته ای انجام

دهند یا ظلمی به نفس خویش کنند خدا  را به یاد اورند و از گناهان

خود به درگاه خداوند توبه می کنند و می دانند جز خدا هیچ کس

نمی گویند گناهان خلق را بیامرزد.

"شیطان"بالای کوهی در مکه رفت که ان کوه "ثور" می نامند.

(همان کوهی که پیامبر اسلام هنگام هجرت سه شبانه روز در ان مخفی بود)

و با صدای بلند فرزندان خود را صدا کرد.وقتی فریاد او بلند شد همه ان ها 

دورش جمع شدند و گفتند:ای بزرگ ما برای چه ناراحتی و به چه جهت ما را

صدا زدی؟

جواب داد:این ایه توبه برای بخشش گناهان مردم مجرم بر پیامبر اسلام نازل

شده است حال چه باید کردکه مردم را روانه جهنم کنیم؟

یکی از انها گفت:من به واسطه شراب و قمار انان را روانه جهنم می کنم.

گفت:خیر تو اهل ان نیستی و مردم بعد از خوردن شراب و قمار باز توبه می کنند.

دیگری بلند شدو گفت:مردم را تشویق به زنا می کنم و به این سبب انان را جهنمی

می نمایم."شیطان"گفت: تو هم اهلش نیستی زیرا مردم بعد از مرتکب شدن به زنا باز

توبه می کنند و بهشتی می شوند.

بعد از ان"وسواس الخناس"بلند شد و گفت:من اهل ان هستم.گفت :با چه وسیله؟

جواب داد: به وسیله وعده من فرزندان ادم را وعده می دهم تا ان ها را به خطا و گناه

وادار کنم.

وقتی انها به گناه افتادند تو به کردن را از یاد ان ها می برم و نمی گذارم"شیطان"

او را بغل کرد پیشانی او را بوسید و گفت: توسزاوار چنین کاری هستی و او را موکول

بر اولاد نمود تا روز قیامت.

 

ادامه مطلب ...

روایت دروازه خیبر

ما شیعیان در بسیاری از کتب خوانده ایم که حضرت علی(ع) دروازه خیبر را از جا کند و به گوشه ای پرتاب کرد. اما بسیاری از اشکال تراشان گفته اند که حضرت علی(ع) دروازه خیبر را توسط تنه درختی که به دروازه خیبر توسط مردم می کوفت باز کرد. یعنی گفته اند که حضرت علی(ع) به نیروهای تحت امر خود گفت درختی را از جای کندند و به دروازه کوبیدند تا درب خیبر از جای کنده شد. حقیقت را لطفا به من بگوئید؟ اگر در کتاب خاصی این مسائل را گفته اند نام کتاب را بگوئید و اگر سایت خاصی برای دانلود کتاب های مربوطه دارید بزرگی کرده و به من بگوئید؟

آنچه در روایات شیعه و سنی آمده است این است که آن حضرت درب قلعه را کند و به پشت سر خود افکند. مرحوم صدوق در کتاب شریف امالى ومرحوم حکیم طوسى ودیگر بزرگان اهل حدیث وحکمت نقل کرده‏اند که امیرالمؤمنین على بن ابى‏طالب (ع) وقتى درب قلعه خیبر را کند وبه دور انداخت، فرمود:
«ما قلعت‏باب خیبر ورمیت‏به خلف ظهری اربعین ذراعاً بقوّة جسدیة ولاحرکة‏ غذائیة لکنّی اُیّدت بقوّة‏ ملکوتیّة ونفس‏ بنور ربّها مضیئة؛ من این کار را با بازوانى که از کنار سفره غذا تغذیه نموده ونیرومند شده است نکردم، بلکه این کار را با قدرت الهى انجام دادم».(بحار الانوار، ج‏21، ص‏26) در هر حال چه بگوییم با صرف اراده این کار را کرد وچه بگوییم گذشته از اراده بادست این کار را کرد، در هر صورت قدرت مطبخى نبود چنانچه قدرت روح انسانى هم از مطبخ نیست وقدرت انبیا هم از مطبخ نیست و بنابراین کارى با غذا واجزاى عنصرى ومادى ندارد. (زن در آینه جمال و جلال/آیت الله جوادی آملی)
بنابراین درب قلعه خیبر به گونه ای نبوده است که هر کسی بتواند ان را بکند, یعنی اگر کسی می خواسته این کار را بکند باید مانند آن حضرت از نیروی ولایتی برخوردار باشد و شخص دیگری در میان لشکریان نبوده که این توانایی را داشته باشد.
در بیان نمونه دیگری از قدرت ولایی آن حضرت(ع) آورده اند که وقتى حضرت نوزادى در قنداقه بودند، مادرش حضرت فاطمه بنت‏اسد(ع) هر قنداقه‏اى را که بر حضرت مى‏پیچید حضرت آن را پاره مى‏کرد و هر چه بر ضخامت پارچه مى‏افزود باز حضرت آن را به قوه الهى پاره مى‏کرد و به مادرش مى‏فرمود: دوست دارم دست‏هایم آزاد باشد تا حمد و سپاس الهى را به جا آورم.  

ادامه مطلب ...